در قرآن بارها از واژه شهوت و هم خانواده های آن مانند متشهیات و اشتهت استفاده شده است.
شهوت در لغت هر آن چیزی است که انسان بدان نیاز دارد و باید بر آورده شود؛ زیرا انسان موجودی نیازمند است و اگر آب و غذا نخورد می میرد و برای بقای خودش به وسایل آسایشی نیاز دارد، چنان که نیاز به وسایل آرامشی دارد که موجب تامین امنیت اوست.
از نظر قرآن، قوه شهوت در آدمی یک قوه جاذبه است که هر چیز مورد نیاز انسان را جذب می کند و به دنبال آن می رود. شهوت جنسی نیز یک بخشی از آن است؛ زیرا برای بقای خود و نسلش به آن نیاز دارد. همان طوری که ریشه گیاه آب و غذا را به گیاه می رساند، شهوت نیز این گونه عمل می کند.
البته یک قوه غضب نیز در انسان است که مانند قوه دافعه عمل می کند و هر خطری که حیات و زندگی انسان را تهدید می کند، دفع می کند. این قوه غضب همانند خارهای گیاه عمل می کند.
این دو قوه باید تحت حاکمیت قوه عقل و قلب باشد تا تعادل را میان آن دو و حتی در خود قوه شهوت و غضب ایجاد کند و در مقام دفاع ، بی خودی حمله نکند و تجاوزگری نداشته باشد و یا در مقام جذب ، غذایی بیش تر نخورد که موجب بیماری و چاقی و مانند آن ها شده و به حیات و زندگی آسیب می رساند.
خداوند در آیه 14 سوره آل عمران می فرماید که نباید شهوت ها به شکلی در آید که محبوب شود ؛ زیرا وقتی محبوب شود، انسان را کور و کر می کند: الحب اعمی و اصم.
واژه شهوت اعم از لذت است؛ زیرا شهوت شامل جسمی و روانی می شود؛ اما لذت تنها جسمی است.
خداوند می فرماید در دنیا شما باید شهوت را مدیریت کنید؛ ولی در بهشت دیگر نیاز نیست؛ زیرا هر چه بخواهید و به هر میزان می توانید از چیزهای اشتهاآور و شهوت انگیز استفاده کنید(انبیاء، آیه 102)؛ زیرا نظام بهشت با نظام دنیا فرق می کند (ابراهیم، آیه 48) و هر چیزی که در آن است بی ضرر و زیان است و حتی شراب آن نیز پاک و طهور است (انسان، آیه 21) و مستی عقل نمی آورد هر چند که آن خمر لذتی بی پایان را موجب می شود (صافات، آیه 46) و عقل آدمی مانند ماهی خواهد بود که تحت شعاع خورشید دیده نمی شود بی آن که هستی اش در معرض خطر باشد؛ اما شراب دنیوی موجب می شود که عقل مانند ماه در خسوف برود و بی فایده و بی کارکرد شود.
اگر در قرآن ، به شراب طاهر بهشتی ، خمر گفته می شود و عقل و قلب را در پرده می برد، این در خمار و پرده بردن مانند خسوف نیست بلکه رفتن در شعاع خورشید حقیقت و شهودی است که شخص با خوردن آن به آن می رسد. در حقیقت خمر و شراب بهشتی موجب می شود تا انسان به مقام شهود برسد و حقایق را ببیند و مانند روانگردان توهم زا نیست که عقل در حجاب برود، بلکه عقل در حجاب شهود و حقیقت و واقعیت روشن می رود چنان که ماه شب چهاردهم در روز چهاردهم به سبب شعاع قوی نور خورشید در حجاب می رود.